پيام يوسف عزيزى بنى طرف به مناسبت هفتادمين سالگرد تاسيس حزب دموكرات كردستان
به دوستان حزب دموكرات كردستان:
سخن گفتن از هفتاد سال زندگى حزب دموكرات كردستان، سخن گفتن از هفتاد سال نبرد ، پيروزى، شكست و دوباره برخاستن است. روايت صدها مبارز صادقى است كه بر فراز ستيغ ها و در طول وعرض دره ها و درون شهرها و روستاها از آرمان هاى نجيب توده هاى كرد دفاع كردند و زندان ها و چوبه هاى دار را به جان خريدند. اين آرمان ها – اما – فقط از آن خلق كرد نبود بلكه آرزوهاى عرب ها، ترك ها، بلوچ ها و تركمن ها هم بوده است. بى گمان پيكار هفتاد ساله ملت شما، نويد بخش همه مللى است كه در سرزمين ايران در بى حقوقى مطلق به سر مى برند. نه هويت شان را به رسميت مى شناسند و نه زبان و نه فرهنگشان را. مقوله ممالك عربستان و كردستان و آزربايجان و.. را به توبره كشيدند و كوشيدند ما را دچار نسيان هويت كنند، اما مگر مى شود كسى نام مادر، ملك پدر و زبان زنده اش را فراموش كند. از همان هنگام كه رضاخان، حاكميت عربى ما را در عربستان تاب نياورد و حتى نام تاريخي اين اقليم را از جغرافياى ايران زدود و از همان زمان كه آخرين شاه بى ريشه، جمهورى كردستان قاضى محمد و ايالت خودمختار آزربايجان پيشه ورى را به خون كشيد، ما همزنجيرانى شديم كه عامل پيوندمان، درد و ستم مشترك است. اما آشنايى بيشتر خلق هاى ما، با گرد آمدن گروه “الكفاح” اهواز، حزب دموكرات كردستان و ديگر احزاب و سازمان هاى مليت ها در چارچوب جبهه دموكراتيك ملى ايران در اوايل انقلاب شكل گرفت. در آن جا دكتر عبدالرحمان قاسملو را سياستمدارى ديدم كه افزون بر مسائل ملت كرد، با ملت عرب اهواز و مبارزات اش همنوايى نشان مى داد. در همان زمان، اين شعار ورد زبان تظاهركنندگان عرب در محمره (خرمشهر) و ديگر شهرهاى ما بود: ” متحدين متحدين، الخاقاني و عزالدين” يعنى ماموستا عزالدين حسينى و شيخ شبير خاقانى – دو رهبر دينى كردها و عرب ها -متحد و همبسته اند كه دلالت بر تصور توده هاى عرب اقليم عربستان (اهواز) بر يكسانى هدف هاى مبارزاتى اين دو ملت دارد. بعدها در بهار و تابستان ٢٠٠٥ ستمگران، خون عرب و كرد را به زمين ريختند كه با سركوب خيزش مردم آزربايجان در بهار ٢٠٠٦ مشخص شد كه نوعى همزمانى، همحسى و همنوايى ميان اين ملل ستمديده وجود دارد كه در بهار ٢٠١٥ نيز به نوعى تكرار شد. اكنون، اقليت ها و ملل مظلوم خاورميانه در ميان خون و آتش و تعصب هاى مذهبى و قومى، فرآيند بيدارى ونوزايى را طى مى كنند تا حقوق تاريخى، مذهبى و ملى خودرا از فرمانروايان ستمگر و نژاد گرا بستانند. اما حاكمان تهران به جاى درس آموزى از حوادث كشورهاى منطقه، با افشاندن بذر تفرقه و تشتت ميان ملل ترك و كرد، عرب و لر، بلوچ و سيستانى، مى كوشند بر عمر چيرگى سياسى، اقتصادى و فرهنگى خود بيافزايند. آنان – حتى – ما را از كمترين حقوق انسانى مان يعنى آموزش به زبان مادرى محروم كرده اند. برماست تا بكوشيم پادزهر اين سياست ها را فراهم كنيم كه همانا، هماهنگى و همپيوندى فزون تر شخصيت ها و نهادهاى سياسى و مدنى خلق هاى ماست. من به اين مناسبت خجسته، بهترين درودها و شادباش ها را به حزب دموكرات كردستان – حزب قاسملوها و شرفكندى ها – تقديم مى كنم. هربژى كرد و عرب، يحيى النضال
يوسف عزيزى بنى طرف
دبير كانون مبارزه با عرب نژاد پرستى و عرب ستيزى در ايران ١٥/٨/٢٠١٥